شعر طنز

اشعار طنز رسول سنایی

شعر طنز

اشعار طنز رسول سنایی

رسول سنایی شاعر طنز پرداز معاصر هست که به شیوه مدرن ، شعر های طنز میسراید .او ساکن استان کهگلویه .شهرستان بهمئی هست.

بایگانی
آخرین نظرات

۵ مطلب در آذر ۱۳۹۴ ثبت شده است

با احترام به همه ی پزشکان شرافتمند

تقدیم به صدرا زاهد پور

،،رسول سنایی،،

 

 

بین دکترها گروهی هست،دکتر نیستند

جز به فکر سر فرو بردن در آخور نیستند

 

پول وثروت جز به خون دل نمی آید به دست

این جماعت فکر راهی جز میانبر نیستند

 

دیو هم بایک تلنگر گاه آدم میشود

منتها اینها که در حد تلنگر نیستند

 

قلبهاشان تکه ای سنگ است شاید سخت تر

بسکه با اهل دل و احساس دمخور نیستند

 

مردم بیچار جز مشتی ربات پولساز

تاحساب بانکی انها شود پر نیستند

 

ملتی هستند از این ملت و کشور جدا

از نژاد ،،ترک،، و ،،کرد،،و،،پشتو،،و ،،لر،،نیستند

 

نوع امروزی تری از طالبان و داعشند

جز به فکر تیغ و پنس و گاز و انبر نیستند

 

میخورند از زیر میز و دور میز و روی میز

اهل لاپوشانی و تکذیب و سانسور نیستند

 

یک نفر میگفت اینها نسل شعبان بی مخند

دسته ی شعبان که این اندازه قلدر نیستند

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۹۴ ، ۱۴:۰۷
رسول سنایی


شعر طنز

،،رسول سنایی،،

 

چرت میگویم و از گفته ی خود دلشادم،،

خوش به حالم شده من هم مثلن استادم

 

جدم و ایل و تبارم همه شاعر بودند

بنده هم خیرسرم شاعر مادر زادم

 

یک زمانی وسط کنگره جوگیر شدم

به سه تا داور آن کنگره امضا دادم

 

از قضا بنده از آن روز که شاعر شده ام

دیگر از چشم همه اهل محل افتادم

 

مادرم گفت: جدیدن پسرم خنگ شده

پدرم گفت که ول معطلم و شیادم

 

گفت مادر زن من هرچه زدم روم نشد

که به فامیل بگویم تو شدی دامادم

 

اهل سیگارم و،،یارو، و کمی هم ،، یارو ،،

نامسلمانی اگر فکر کنی معتادم

 

خواهر من! گره روسریت شل نشود

،،زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم،،

 

گیر کرده سر کف گیر من الان ته دیگ

روز وشب پرسه زنان دور و بر ارشادم

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ آذر ۹۴ ، ۲۱:۰۵
رسول سنایی


شعر طنز حق نامه

رسول سنایی

 

ایهاالناس کمی پول به ما هم بدهید

جیب هاتان شد اگر فول به ما هم بدهید

 

از همین روغن و قند و شکر و مرغی که...

می خورند این همه مسئول به ما هم بدهید

 

رایگان نیست مگر بیمه ی درمانیتان؟!!

دو قلم شربت و آمپول به ما هم بدهید

 

لقمه ای نان که دو روزی بتوانم با آن؛

همسرم را بزنم گول به ماهم بدهید

 

نخبه و نابغه و اصلِ هنرمند شما

قدر یک آدم گاگول به ما هم بدهید

 

اگر این وام کلان دادنتان معمولیست

به همین شیوه ی معمول به ما هم بدهید

 

زعفران و رطب و پسته فراوان داریم

کمی از این همه محصول به ما هم بدهید

 

فرض بر اینکه در این ملک شما هارونید

چیزی اندازه ی بهلول به ما هم بدهید

 

این همه پول به حکام سعودی دادید!!

حجتان یکسره مقبول به ما هم بدهید

 

شده از این همه سرمایه ی ملی یک بار؟!!

بی درآوردن بامبول به ما هم بدهید؟

 

بعد از این شعر اگر سهم شما را دادند

خبری گوشه ی سلول به ما هم بدهید

 

 

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۱ آذر ۹۴ ، ۲۲:۵۸
رسول سنایی


طنز
رسول سنایی

ابتدا شاید خدا حور و پری را خلق کرد
بعد موجودات ناز دیگری را خلق کرد


هی کپی برداری از روی پریهایش نمود

مهوش و مینا و سارا و زری را خلق کرد


پشت هم هی دختر ابرو کمانی آفرید
بعد کم کم شیوه های دلبری را خلق کرد


باد را فرمود تا با زلف زن بازی کند
یک نفر آمد یهویی روسری را خلق کرد


دید کم کم حرفهای آدمی مرموز شد
بین آدمها زبان زرگری راخلق کرد


خواست راحتتر بگوید مرد حرفش را به زن
واژه هایی مثل جای خواهری را خلق کرد


عده ای را کارگر کرد و برای عده ای
در اداره کارهای دفتری را خلق کرد


دید مردم نیمه شبها هم به صحرا میروند
توی صحرا مارهای جعفری را خلق کرد


چون جناح چپ همیشه ضعف استقلال بود
در جناح راست خسرو حیدری را خلق کرد


چون بشر میخواست دایم کیف قانونی کند
توی هر کشور نهادی کیفری را خلق کرد


یک نفر آمد ربا را بین مردم باب کرد
یک نفر آمد گروه شرخری را خلق کرد


بر در هر بانک صدها قفل و لیزر نصب بود
بعد امثال جناب خاوری راخلق کرد


هر زمان راه بدیها را خدا بر خلق بست
آدمی هی شیوه های بهتری را خلق کرد

 

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۹۴ ، ۲۲:۲۹
رسول سنایی

حزبانه

 

شعرطنز

 

"رسول سنایی"

 

با تشکر از سران حزب باد

بابت این روزهای خوب وشاد

 

از وجود نازنین و ماهتان

رو به پایین است امار فساد

 

یک نفر در شهر ما معتاد نیست

ریشه کن شد کار قاچاق مواد

 

طبق آمار جدید بانکها

رفته بالا نوک چیز اقتصاد

 

کسب و کار مردمان این دیار

بهتر است از مردم و گنگو و چاد

 

دولتی داریم گرم کاروزار

ملتی داریم سرگرم جهاد

 

گرم کارو کوشش و تولید هست

یک هزارو سیصد و اندی نهاد

 

باز کرده توی هر شهر و دهات

هر نماینده هفش دهتا ستاد

 

نرخ خود را سایپا پایین کشید

داده بیرون ده مدل از زامیاد

 

با وجود این همه زاد و ولد

میشود جمعیت کشور زیاد

 

چون فضا این روزها آزاد شد

میکند هر کس به دولت انتقاد

 

نیست یک نشریه هم توقیف جز...

گاهگاهی "شرق" و گاهی"اعتماد

"

پر شده از مرحمت های شما

مملکت از نخبه های با سواد

 

میشود با ذره بین تشخیص داد

فرق بین نازنین را باجواد

 

بعد از این دیگر ندارد در جهان

کشوری با کشور ایران عناد

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ آذر ۹۴ ، ۰۰:۵۰
رسول سنایی