شعر روز پدر
شنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۴، ۰۷:۵۰ ب.ظ
شعر طنز
رسول سنایی
من نه تنها که به گور پدرم میخندم
به همه اهل قبور پدرم میخندم
دلخوشی های پدر ایل غیوریست که من:
به همین ایل غیور پدرم میخندم
بسکه نان بر سر این سفره نیاورد پدر
پای سفره به حضورپدرم میخندم
مادرم جز کتک از دست پدر هیچ نخورد
از ته دل به غرور پدرم میخندم
زور یک زندگی ساده به زورش چربید
هرشب این گوشه به زور پدرم میخندم
شکر در اوج نداری هنر بابا بود
تا همیشه به شعور پدرم میخندم
او همیشه سر هرچیز توکل میکرد
به دل صاف و صبور پدرم میخندم
زندگی دره ی ژرفیست، دراین دره ی ژرف
به تقلای عبور پدرم میخندم
روز پدر مبارک
۹۴/۰۸/۲۳